عرض مشاركة واحدة
قديم 12-07-2011
  #1
omar faruk
محب فعال
 
تاريخ التسجيل: Dec 2011
المشاركات: 50
معدل تقييم المستوى: 13
omar faruk is on a distinguished road
افتراضي شرح اول ١٨ بيت المثنوي المعنوي لمولانا جلال الدين الرومي قدس سره




شرحی بر 18 بیت نخستین مثنوی معنوی
تألیف;حضرت مولانا شیخ عبدالرّحمن الخالصی القّادری الكركوكي قدس الله سرّه العزیز

کتاب المعارف فی شرح مثنوی شریف
تالیف ; مولانا شیخ عبدالرحمن الخالصی القادری قدس الله سره العزیز

الحمد لله الذي تحيرت عقول الفحول في ادراك جلاله و قدسه و الصلوات و السلام
علي سيدنا محمد المبعوث الي كافة جنه وانسه و آله الطاهرين ( حاذوا محاسن الاخلاق ببركة صحبة و السنة)
بهترین صدایی که سر زبان بلبل عارفان از سر شوق و اشتیاق در گلشن بیان آغاز کند و
خجسته ترین نوایی که از نشانهء آن روح مجرّدان در روضهء وحدت به پرواز آید (ثنا و پادشاهی و
حمد شهنشاهی که سر به سر ذرّات عالم از پرتو صفات جلال و جمال او درخشان ) و لمعات انوار
وجودش در هر ذرّه تابان است که الله نور السموات و الار ض و بوارق آیات وحدانیّتش در صفحهء
هویات ممکنات درخشان شعر: وفی کل شيئیٌ له آیةٌ تدلّ علی انه واحدٌ
دانایی که خود را خ ود به خود نمود تا صفات کمال و اسمای حسنای خود را کماهی در مظاهر
نامتناهی و یگانگی مطلق را معاینه دید که شهد الله انّه لا اله الّاهو توانایی که هیچ چیز از رحمت
رحمانی ب ا وجود حجب صور تعیّنات محروم و محجوب نگذاشت که وسعت رحمتی کل شی ی و
صلوات و السلام نامحدود بر مظهر نور ذرات و آیینه جمیع اسماء و صفات اعنی خاتم الانبیاء
محمد مصطفی صلی الله علیه و اله وسل م و بر آل و اتباع و اشیاع او باد که هر یک از پرتو آفتاب
نبوّتش ماه ولایتشان بنابر مقابله ای که داش تند اقتباس انوار نموده و به درجهء کمال رسیده و عَلَم ولایت را افراشتند
و بعد حقیر فقیر خاکسار عبدالرّحمن الخالصی المفوّض بالله ابن الشیخ احمد بن الشیخ ملا
محمود القادری الطالبانی الکرکوکی که من العهد الی المهد و من المهد الی العهد آتش محبت
طایفه درویشان در دل و سودای مولای ایشان در دماغ دارد با استفاده معانی و استکش اف معارف از
کتب و رسایل ایشان متوجّه می شد و به برکت التفات خاطر درویشان آستان ولایت نشان حضرت
غوث الاعظم محی الدّین عبدالقادر الجیلی (گیلانی) قدّس الله اسراره و رضی الله تعالی
عنه که کلام قدسی مشامش از علو رتبت و تصرّف او در ملک و ملکوتش در هر حال خبر می دهد
« شعر »
اَفَلَت شُمُوسُ الَاوّلَین وَ شمسّنا اَبَداً علی فَلَکِ اَلعُلی لاتَغْرُبُ
معارف روی می نمود کالبرق للامع از سبحات الفاظ می درخشید و چهره می گشود تا در فصل
بهار در سنه 1250 (هجری قمری ) الف و مأتین و خمسین در مجلس بهشت سرشت درویشان
سخن از مثنوی معنوی که قرآنیست به لفظ پهلوی چنان که فرموده اند:
مثنویّ مولویّ معنوی هست قرآنی به لفظ پهلوی
من نمی گویم که آن عالیجناب هست پیغمبر ولی دارد کتاب
می گذشت و هر یک به این حقیر فقیر فرمودند چون
هر کس از گلشن معارف آن گلی چیده و آن ر ا بویی شنیده و ترا بم یامن همّت ایشان از آن گل برگی و
از آن کلاه ترکی رسیده، اگر ابکار معانی آن را از خلوت خانهء خفا و کمون به ساحت ظهور و بروز
جلوه دهی به نوعی که در سلک عهود و عقود و منظومهء آن ابیات شرحی را به نظم آوری مناسب
وقت می نماید هر چند پایه مکنت و مکانت خود را از تصدّی به این امر منیف و شغل شریف قاصر
می دید امّا اِمْتِثالاً لِامرِ هِ م وَ اِنْقیاداً لِاشارَتِهِم همّت ایشان را قاید درایت خود ساخته به شرح منظومهء
هیجده بیت که در اوّل جلد اوّل است پرداختیم و پیش از شروع مقدّمه را که موقوف علیه مقامات
به سوز و گداز و شور نَی و تشویر مَی است انشاء نموده.
و من الله التوفیق موقوف علیه انه



التعديل الأخير تم بواسطة omar faruk ; 12-07-2011 الساعة 07:38 AM
omar faruk غير متواجد حالياً  
رد مع اقتباس